تا که پرسیدم ز قلبم عشق چیست؟
در جوابم اینچنین گفت و گریست
لیلی و مجنون فقط افسانه اند
عشق در دست حسین بن علیست.
محرم آمد .. دلم مست و لبم مست و سرم مست ،
بخون ای دل که صبرم رفته از دست ،
بخون ای دل محرم اومد از راه ،
بخون هاجر تو با عباس بی دست..!
عطری که از حوالی پرچم وزیده است
ما را به سمت مجلس آقا کشیده است
از صحن هر حسینیه تا صحن کربلا
صد کوچه بازکنید محرم رسیده است . . .
ارباب صدای قدمت می آید هنگامه ی اوج ماتمت می آید
ما در در تب و تاب غم تو میسوزیم 1 شب دیگر محرمت می آید..
کم کم سیاهی علمت دیده می شود
آثار خیمه های غمت دیده می شود
افتاده سینه ام به تپش های انتظار
از روی تل دل، حرمت دیده می شود
یا حسین(ع)
پرسيدم:ازحلال ماه، چراقامتت خم است؟
آهي كشيدوگفت:كه ماه محرم است.
گفتم: كه چيست محرم؟باناله گفت:ماه عزاي اشرف اولادآدم است